من در کشوری زندگی می کنم که ...
من در کشوری زندگی می کنم که یکی از معروف ترین سمفونی های موزارت را روی ماشین های زباله میگذارند!
کشوری که روانشناس هایش همه از همسرانشان طلاق گرفته اند!
کشوری که در جدول روزنامه هایش سوال این است: بی دینی 7 حرفی؟ و جواب می شود:سکولاری!
کشوری که می گویند همه مسلمانند اما با هر نفس تهمت می زنند و غیبت می کنند یا به قولی گوشت برادر مرده خود را با ولع می خورند!
کشوری که نظامی اش شهردار می شود!
کشوری که فیلمسازش زندانی می شود و زندان بانش فیلمساز!
کشوری که وزیر امور خارجه اش انگلیسی را با لهجه ی لری حرف می زند!
کشوری که در آن آدم ها از پلیس می ترسند!
کشوری که در آن دل به دست آوردن سخت است و دل شکستن هنر!
کشوری که در دانشگاهش این را یادت می دهند که چگونه با حراست نرم صحبت کنی تا خوشش بیاید!
کشوری که زبانش "پارسی" است اما می گویند "فارسی" چون زبان عرب ها "پ" ندارد!
کشوری که عبدالمالک ریگی را از هوا پایین می کشند اما دزدان چند مجسمه را نمی توانند پیدا کنند!
کشوری که آثار باستانی اش حراست ندارند اما امامزاده هایش گارد ویژه دارند!
کشوری که مرگ حق است و حق گرفتنی!
کشوری که برنده یعنی کسی که کمتر ببازد!
کشوری که کف اتوبانش دست انداز دارد!
کشوری که همه فکر می کنند فقط خودشان می فهمند!
کشوری که مرگ بر امریکا می گویند اما آرزویشان این است که امریکا را حداقل یک بار ببینند!
کشوری که آزادی بیان دارد اما آزادی پس از بیان ندارد!
اما در این کشور زندگی می کنم به این امید که اون روز خوب بیاد که ...