have fun:))
تازگی ها یه تبلیغ دیدم که اصلا نمیتونم هضمش کنم.
باباهه میاد تو خونه میگه دخترم امسال دوست داری مسافرت کجا بریم؟
دختره میگه بابایی من از مسافرت میترسم.
باباهه میگه واسه چی عزیزم؟
دختر : آخه خیلی ها تو مسافرت کشته میشن
بابا :غصه نخور دخترم بابا فکر اونجاشم کرده
بعد پرده رو کنار میزنه یه پراید پارکه.
دختره :هوراااااااااااااا
بعدشم میگه سایپا مطمئن :|
من :|
پراید :|
کمپانی های خودرو سازی جهان:|
مدیر عامل سایپا :|
عزرائیل :|
خدا :|
سران کشورهای غیرمتعهد :|
سران کشورهای متعهد:|
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
یارو 95 سال عمر کرده
بعد که می میره مینویسن: به دیدار حق شتافت !!
خو این کجاش شتافته؟ اینو که به زور بردن ... :|
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
اینروزا آدم جرات نداره با یکی درد و دل کنه!
یارو تا بهت ثابت نکنه از تو بدبخت تره ولت نمیکنه :|
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
معلم: اگه ۱۰۰۰ تومن داشته باشی و از بابات هم ۱۰۰۰ تومن بخوای،
چه قدر پول داری؟
دانش آموز: ۱۰۰۰ تومن
معلم: هیچ چی از ریاضی حالیت نیست
دانش آموز : تو هم بابای منو نمیشناسی :دی!
+++++++++++++++++++++++++++++++++
فقط یه پسر ایرانی می تونه وقتی از سر جلسه امتحان میاد بیرون با
نیشی باز و خیلی خوشحال بگه افتضاح دادم! یعنی سرخوش تا این حد
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تو پیام بازرگانی نشون میده پیره زنه تنها و خسته نشسته،
بعد نوهش بهش اساماس میده، از تنهایی در میاد و خوشحال و خندون میشه.
بعد میگه: هیچ کس تنها نیست. "همراه اول"
پشت سرش تبلیغ نشون میده یارو تولدشه، همه بهش اساماس میدن،
ولی داره از تنهایی میپکه! بعد میگه: پیامکها جای خالی شما را پر نمیکنند.
"وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی"
آخه چی بگیم؟
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
مامان و بابام نشسته بودن داشتن چایی میخوردن ،
به بابام گفتم : خوب حال میکنیدا پسر به این خوبی دارید ،
چند لحظه سکوت کردن و بهم خیره شدن ،
بابام یه آهی کشید و با افسوس به مامانم گفت :
چایتو بخور خانم !!
بابام:|
مامان:|
دختر همسایمون :|
استکان چایی:|
بچه های فیس :|
همكلاسیام :|
خودم :|
شیطان رجیم :|
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
به بابام می گم: تیغ اصلاح داری؟
می گه: نه، برو بیرون بخر. نون هم بخر. یه سر برو تا اون داروخانه شبانه روزیه یه قرص معده هم بخر. میوه هم بگیر که عصر مهمون داریم.
گفتم: نه، احساس می کنم ته ریش بهم میاد!::::::دی
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
این دندونپزشک هایی که دستشون رو تا آرنج میکنن تو حلق آدم
بعد وسطش ازت سوال هم می پرسن
و توقع دارن جوابشون رو بدی ؛
دقیقا چه فکری میکنن ؟
++++++++++++++++++++++++++++++++++++
نشسته بودم یه هو مامانم از آشپزخونه اومد، بی مقدمه شروع كرد درباره فلفل صحبت كردن كه:
میدونستی فلفل لاغر میكنه و ضد سرطانه؛ بعد نشست دو ساعت از خاطرات گذشتش
و غذاهای خوشمزه و پر فلفل عمه اش حرف زد
آخرش معلوم شد فلفل از دستش در رفته، ریخته تو آبگوشت(شاممون)